کد خبر : 5100
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۵:۳۲
-

وقتی “فرهنگ” در سریال “پایتخت” به حاشیه می رود

وقتی “فرهنگ” در سریال “پایتخت” به حاشیه می رود
بوشهرنیوز: اگر دلمان خوش بود که سریال پایتخت در مقایسه با فیلم‌های بی‌مایه و مبتذل سینمایی که مبتنی بر شوخی‌های جنسی ساخته می‌شوند از طنزی به نسبت فاخر و مناسب‌ برای خانواده‌ها و طیف وسیع مخاطبان تلویزیونی برخوردار است، در این سری از پایتخت شاهد بودیم که این مجموعه نیز تن به موقعیت‌های آبکی و سطحی داده که صرفاً اصالت خنده در آن مطرح بوده و فرهنگ به کلی به حاشیه رفته است.؛

بوشهرنیوز- سریال پایتخت امسال فصل ششم خود را به نمایش درآورد، سریالی که مردم با علاقه تمام پنج فصل سابق آن را دنبال کردند و خندیدند و کلی چیزهای جدید با زبان ساده و صمیمی فرا گرفتند.

 

سریال دوست داشتنی پایتخت پیش از فصل ششم، به واسطه کاراکتر‌هایی ساده، باصفا، صمیمی، مثبت و خاکی به دل مردم راه پیدا کرده بود و مردم مشتاقانه منتظر ساخت فصل‌های بعد او بودند.

 

سریال پایتخت دارای شخصیت‌های باصفا، خاکی، دوست‌داشتنی و ساده‌ای بود که در سبک زندگی آنها حیا، صداقت، فروتنی، صمیمت، احترام به بزرگتر، یکرنگی و… موج می‌زد و هیچگاه نکات منفی فیلم بر نکات مثبت آن غلبه نداشت.

 

این نکات گفته شده همه مربوط به فصل پنج به قبل است، اما فصل ششم به کلی از این ریل جذاب و آموزنده خارج می‌شود و این فیلم پر می‌شود از بداخلاقی‌ها به صورتی که دیگر خبر از نکات آموزنده و جالب و عادی نیست!

 

تحول شخصیت‌ها در این سری به گونه‌ای است که دروغگویی تبدیل به یک عادت شده و خیلی عادی و معمولی نمایش داده می‌شود، اگر در پایتخت‌های قبلی سادگی شخصیت‌ها منجر می‌شد صرفاً در قلیلی از موقعیت‌ها؛ دورویی، نفاق و دیگر خصایص منفی خود را نشان دهد و بروز این ویژگی‌های منفی هرگز به رویه‌ای عادی تبدیل نمی‌شد، اما در پایتخت ۶ شاهد بیرون آمدن این خصایل از حاشیه به متن بودیم.

 

اینکه برای خلق موقعیت‌های کمیک از شوخی‌های اینترنتی و کاراکتری چون احمد ذوقی که صرفاً طیفی از مشتریان خاص فضای مجازی با آن آشنایی دارند استفاده شود معنایی جز خالی بودن دست نویسنده و ناتوانی او در خلق موقعیت‌های خلاقانه سالم ندارد.

 

اگر دلمان خوش بود که سریال پایتخت در مقایسه با فیلم‌های بی‌مایه و مبتذل سینمایی که مبتنی بر شوخی‌های جنسی ساخته می‌شوند از طنزی به نسبت فاخر و مناسب‌ برای خانواده‌ها و طیف وسیع مخاطبان تلویزیونی برخوردار است، در این سری از پایتخت شاهد بودیم که این مجموعه نیز تن به موقعیت‌های آبکی و سطحی داده که صرفاً اصالت خنده در آن مطرح بوده و فرهنگ به کلی به حاشیه رفته است.

 

همه این‌ها باعث می‌شود که فقدان مرحوم خشایار الوند بیش از پیش برایمان محسوس باشد؛ نویسنده‌ای که تا پیش از مرگش کمتر اسمی از او می‌شنیدیم و حالا می‌فهمیم که سالم و تروتمیز بودن پایتخت چقدر به وجود او وابسته بوده و ما از این مسئله غافل بوده‌ایم.

 

چقدر دوست داشتیم و دلمان خوش بود که نقی معمولی با پدری که مشاعرش را از دست داده به شکلی احترام‌آمیز رفتار می‌کند. او را روی دوش می‌گیرد و نسبت به رعایت احترام و حرمت پدر حساس است و این رفتار‌ها چقدر به دلمان می‌نشست و چقدر حالمان بد می‌شود وقتی می‌بینیم بهتاش با آن قدوقواره پدرش را در جمع کتک می‌زند و با مادرش مثل چاله‌میدانی‌ها صحبت می‌کند و برای پدر و مادر مدام شاخ و شانه می‌کشد.

 

این آفت زده‌گی ربط مستقیمی با همان اتفاقی دارد که به تدریج توانسته مانند یک بیماری سایه‌اش را روی مدیران صداوسیما سنگین‌تر کند و آن هم اصالت دادن به خنده و جذب مخاطب به هر قیمتی است.

 

مدیرانی که در رقابت با ماهواره و در وضعیتی که دولت از اهرم بودجه برای کنترل سازمان سوءاستفاده می‌کند تا حدودی تن به حاکمیت اسپانسر‌ها داده‌اند و ظاهراً از درک تأثیرات مخرب بداخلاقی‌های نمایشی غافلند.

 

هدف سطحی، اولیه و کاملاً تاکتیکی می‌تواند این باشد که آثاری چون پایتخت مردم را در رقابت با ماهواره جذب تلویزیون خودمان کند اما این استراتژی حداقلی در غیبت نگاه کلانی که باید به فرهنگ‌ساز بودن این آثار توجه داشته باشد می‌تواند خسران‌زا باشد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

آخرین اخبار

ایران و جهان