مروری بر ماهیت سینمای جنگ و نمونه های برجسته آن در سالهای اخیر؛
جنگی که بود؛ جنگی که هست
به گزارش بوشهرنیوز؛ تمام ملت های جهان به هویت جمعی و عقبه ایمانی و افتخارات ملی نیاز دارند و تلاش و تکاپو می کنند تا هرچه بیشتر و بهتر و متراکم تر و سرشارتر برای خود چنین هویتی تدارک ببینند.
برخی از کشورهای مدعی و پرهیاهو نیز با اینکه از داشتن یک بند انگشت تمدن یا یک نیمچه سابقه تاریخی محرومند ولی به لطایف الحیلی برای خود تاریخ جعل می کنند و هویت تقلبی می سازند و با پشتوانه آن به سراسر عالم حکمرانی می کنند و برای تمام بشریت نسخه می پیچند.
همین آمریکا یا بعضی کشورهای غربی و غیر غربی. نتیجه اکتشاف و درهم آمیزی و معجون سازی این و آن از اقوام در به در و بی سابقه ای هستند که داعیه جهانداری دارند.
سینمای «جنگ»و یا بعدها سینمای «دفاع مقدس».این واژه ها چه حس و خاطره ای را در ذهنمان تداعی می کنند و ما را به یاد چه تصاویری می اندازند؟
بی هیچ تردید و اغراقی باید گفت که سینمای ایران پس از انقلاب اگر دستاوردی داشته باشد-که قطعا دارد-بر تارک آن همین سینمای دفاع مقدس می درخشد.
سینمای دفاع مقدس برترین و مهم ترین دستاورد سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی بود.این یک حقیقت شیرین و تلخ است که حسی توامان از امید و غم را در دل و دیده علاقمندان حرفه ای سینمای ایران پدید می آورد.
شیرین و پر امید از آن جهت که «بود» و تلخ و دلگیر کننده از آن جهت که «هست» و وضعیتی که بدان نائل آمده.
چه بخواهیم و باور کنیم و چه نخواهیم و نپذیریم،حقیقت آن است که در این سالها دیگر چیزی به نام سینمای دفاع مقدس به عنوان یک جریان فعال و پویای سینمایی وجود خارجی نداشته است هرچند طی این سالها نیز هنوز کسانی هستند که در ازای مجاهدت شخصی و دلیرمردی یکه تازانه خود چیزی می آفرینند که یادآور آن سالها و آن شور و هیجانی کم نظیر و تکرار ناشدنی باشد.
سینمای دفاع مقدس طی سالهایی چند،تبدیل به جریان مسلط و یا حداقل یکی از جریانهای جاری و قابل توجه در گفتمان حاکم بر سینمای ایران شده بود.
سالهایی که تعدادی از برجسته ترین و بهترین و ماندگارترین اثار تولیدی سینمای ایران را به خود دید و امثال مهاجر و دیدبان و لیلی با من است و سفر به چزابه و… را شاهد بود.
فیلم هایی که هم از ارزشهای متنی و حقیقت های انسان ساز و والای منتشر و مستر در هشت سال دفاع مقدس و فرهنگ ناب و والای ان برخوردار بودند و می شد نشانه های برجسته ای را در این زمینه در آنها یافت و هم از ویژگی های قابل دفاع و جذاب و استاندارد ساختاری و بصری بهره مند بودند و بینش سینمایی و تربیت بصری مخاطب را ارتقا می دادند.
اما اینک و طی سالهای اخیر دیگر کمتر نشانه ای از آن دوران و آن نماد و نمودهای سینماای در فیلمهای ایرانی شاهدیم.
گرچه فیلم خوب و درخشان و نجیبی همچون فرزند خاک هم طی چند سال گذشته ساخته شده و یادآور آن مجاهدت های هنرمندانه و تعهدآمیز بوده است اما هرگز تبدیل به یک جریان سینمایی با تولیدات قابل قبول و کافی و وافی نشده و در میان سیل بنیان کن و برباددهنده فیلمهای مبتذل و مستهجن این سالها،گم شده است.
فیلمهایی که مدتهاست تبدیل به جریان مسلط و بلامنازع حاکم بر سینمای ایران شده و همه چیز را برباد داده.از سطح سلیقه مخاطب عام گرفته تا ارزش هنر سینما و نیز سایر مناسبات موجود در این حوزه.
اما در سالهای دور،سینمای دفاع مقدس یک جریان فعال و جدی و کارا و پرمخاطب و مهم تر از همه، سالم و حقیقت طلب به حساب می آمد که در سینمای ایران، به رغم خواست مدعیان روشنفکرمآب، وزنه ای مهم و معتبر محسوب می شد و حضوری موثر داشت.
سینمایی که توانست کارگردانهایی را به جامعه عرضه کند و به عنوان نمونه هایی از هنرمندان مولف و صاحب سبک معرفی نماید.
کسانی همچون ابراهیم حاتمی کیا،رسول ملاقلی پور و… که در کارنامه هنریشان آثار شاخص و درخشانی را در حوزه سینمای دفاع مقدس به یادگار گذاشتند.
عقبه تاریخی سینمای دفاع مقدس و سبقه ای که این جریان هنری برآمده از آن بود موجب شد که سینمای دفاع مقدس بیتردید مهمترین تجلی ارزشی در تاریخ سینمای ایران پس از انقلاب بوده و نیز این سینما در شمار مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی در حوزه هنر هفتم قرار گیرد.
اما حقیقت آن است که سینمای دفاع مقدس که طی دهههای گذشته با عنوان جریانی فعال و پویا در حوزه سینمای ایران محسوب میشده است به دلایلی چند، به این توفیق و موقعیت نائل آمده که شاید مهمترین آنها تعلق و وابستگی این سینما و مهمترین و اصیلترین و افتخار آمیز ترین اتفاق تاریخی ملت ایران طی قرنهای اخیر یعنی جنگ ۸ ساله باشد.
جنگ تحمیلی که بعدها عنوان دفاع مقدس بر خود گرفت بدون هیچ تردید و اغراقی مهم ترین فراز تاریخی ملت و سرزمین ماست که طی آن تابلو عظیم و زیبا و جذاب و خیره کننده و چشمنوازی از دلیرمردی ها، رشادتها، ایثارگریها، توانمندیها و تجلیات ایمانی و معنوی را برساخت و به جهانیان نمایاند.
هشت سال دفاع مقدس پدیدآوردند تاریخی پرخون جان برکفانه، عبرت آموز و دارای ویژگیهای منحصر به فردی در حوزه های انسانی، جغرافیایی و روحانی بود که شرح آن مجالی فراخ و موقعیتی طولانی میطلبد که آنچه تا کنون درباره این دوران مهم و حساس و خاطرانگیز در طی این سالها گفته و نوشته شده و به تصویر درآمده تنها ذرهای و قطرهای از آن اقیانوس بیکران است.
و سینمای دفاع مقدس که قطعا و حتما گل سرسبد و برترین و والاترین و بهترین ژانر سینمایی در تاریخ سینمای ما و جلوه بارزی از سینمای ملی در بهترین و درست ترین تعریف آن است به این دلیل به چنین جایگاهی نائل آمده است که آبشخور آن هویت و پایداری ملی بوده و زمینههای فکری و پشتوانه روایی و داستانی آن از متن همین هویت ملی و میهنی نشأت میگیرد و به راستی و درستی میتوان سینمای دفاع مقدس را نمونه بارز و کاملی از ظهور سینمای اصیل ملی دانست که ملیت و دین و آلام و آمال مردم به آرمانهای انقلابیشان در آن نماد و نمودی بارز و روشن و اصیل و فراگیر دارد.
سینمای دفاع مقدس طی دهه ۶۰ و ۷۰ و حتی اوایل دهه ۸۰ با فراز و فرود ها و افت و خیزهایی همراه بود که طبیعی هم بود اما در مجموع بهعنوان یک جریان فعال و مداوم سینما و البته دارای تأثیر گذاری جدی شناخته شد اما این روند طی سالهای بعد یعنی در سال های دهه ۸۰ به بعد روبه افول و نزول گذاشت و کم کم از صحنه سینمای ایران محو شد و صرفا به بارقههایی که گاهگداری در آسمان این سینما همچون شهابی رخ مینمود و ناپدید میگشت، بسنده کرد.
در حالی که به گفته بسیاری از بزرگان و اهل نظر و آگاهان امر و از آن جمله رهبر انقلاب در دیدار با سینماگران و کارگردانان ایران آنچه تا کنون در طی این سال ها در حوزه سینما از انبوه خاطرات و فرازهای برجسته جنگ ۸ ساله به نمایش در آمده به نشانه قطرهای از دریا است و چه بسیار نقاط روشن و فرازهای تاریخی و لحظات برجسته و بزرگی که هنوز در این سینما جلوهای نیافته و چه بسا هنوز به گوش و چشم اهالی سینمای ایران نیز راه نیافته باشد.
این نکته مهم و خطیر و دریغ آلودی بود که در بیانات رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیتالله خامنه ای در دیدار چند سال پیش ایشان با سینماگران و اصحاب هنر هفتم به جدیت مورد تأکید قرار گرفت.
اما نقد و تحلیل فیلمهای شاخص و قابل توجه حوزه سینمای دفاع مقدس نقش موثری در مرور و بازنمایی نقاط مثبت و منفی و فراز و فرودهای این بخش مهم و خطیر و اثرگذار و خاطره انگیز تاریخ سینمای ما دارد.
فیلمهایی در ژانر جنگ و یا همان آثار دفاع مقدسی سینمای ما هست که در عین حال که از ویژگی خاصی-چه مثبت و چه منفی-برخوردارند اما کمتر به آنها پرداخته شده و کمتر مورد توجه قرارگرفته اند.
این ویژگی ها می تواند از جنبه های مختلفی مورد توجه و تمرکز ما قرارگیرد.مثلا یک ساختار خوب یا یک مضمون مهم و حساس و یا یک بداعت و ابتکار خاص و یا بکر بودن ایده و یا قصه جذاب و یا هر چیز دیگری که می تواند یک اثر سینمایی را خاص یا قابل تامل نماید.
فیلمهایی که در عین قابل توجه بودن،کسی آنچنان که باید و شاید به آنها نپرداخته و مهجور مانده اند.
فیلم «فرزند خاک» اثر محمد علی باشه آهنگر یکی از بهترین و جذاب ترین آثار سالهای اخیر که در حوزه دفاع مقدس و تبعات پس از آن تولید شده و نمونه ای از همین فیلمهاست.
«فرزند خاک» ساخته محمد علی باشه آهنگر، گرچه حاوی مولفههای ارزشمندی به لحاظ ساخت، فرم و مضمون و داستان و در عین حال پابندی به ساحت واقعیت و حقیقت دفاع مقدس است و بازکاونده بخشهایی محتوم و مکتوم و در عین حال فراموش شده و دیده نشده آن دوران، اما اوج و قیمت آن در این موارد خلاصه نمیشود.
فیلم «فرزند خاک» زاییده شرایط رخوت و نخوت سینمای ایران و البته کسادت و کسالت سینمای دفاع مقدس است. فیلمی است که از بطن سینمای مریض احوال امروز ایران و از میانه راه پر سنگلاخ مفاهیم انتزاعی – مثل «معناگرا»- و باسمهای مثل «سینمای ملی» بیرون آمده و این همه، بر قدر و منزلت این اثر مهم و تاثیرگذار می افزاید.
اما «فرزند خاک» به مثابه یک اثر مولفانه در محدوده سینمای جنگ، حاوی اشارتها، کنایت ها و تداعیهای معتنابهی است که بایستی به دقت واکاویده شده و «سرلوحه» فیلمسازان قرار گیرد.
فیلم، چشمی از واقعیت است و چشمی بر حقیقت. آنهم واقعیت و حقیقتی که تا به حال ندیدهایم و نه حتی شنیده. مواجهه ای که با تفحص اجساد شهیدان در این اثر ایجاد و دنبال میشود – خاصه در بطن درام و در مسیر روایت جانانه داستان فیلم- عمیقا تاثیر گذار است و شکی نیست که بخش عظیمی از این تاثیر و تاثر از همین «واقع گرا»یی به دست آمده است. چرا؟
خواه ناخواه، جنگ ما و هارمونی مخاطبان جنگ ما، همیشه بدنبال ساحتی از واقعیت ملموس جبهه ها بوده است. تردیدی نیست که نوع روایتی که «روایت فتح» آزمود، پی گرفت و به حق جاری شدن در آن نایل آمد، همین «واقع گرا»یی معصومانه و «بی واسطه» با جنگ بود.
در «فرزند خاک» با «جزئی نگریهای» خاصی از تفحص روبروییم که هم تاثیرگذار، هم تاثر برانگیز و هم تعجب آور و جذاب است. این نوع جزئی نگری و دقت و فحص در شیوه روایت تفحص، به سایر اجزای فیلم و بخشهای درام و لوکیشنها و آدمها هم تزریق شده و سرایت کرده.
از قاب بندی غروبها و پرسه زدن در بازار شهر و رد و بدل شدن قراردادهای آدمهای فیلم گرفته تا بازی درخشان و «بی نظیر» مهتاب نصیرپور و از حرکتهای حساب شده دوربین و خاصه چیدمان صحنه و دکوپاژ گرفته تا مجموعه شاخصههای دیگر کارگردانی. به طرز خاص و عجیبی، «فرزند خاک» اثری یکدست، جدی، دردمندانه و مستحق از آب درآمده. «فرزند خاک» را به مثابه نفسی عمیق در کوران و کولاک شبی گرگو میشی در جاده ای که همه راه نگاه را بند آورده دیدم و اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که این سازندگان «حتما» و لابد چه دردمندانه، زجر ساخت چنین تالیفی را نیوشیده و به ما نیوشاندهاند!
«فرزند خاک» بیش و پیش از هر چیز دیگر، حدیث دردمندی است. درد است اما دردی معتبر و آبرومدار و متعالی. دردی که به جزئی ترین شکل و از جوانب مختلف بازکاویده میشود و رو میشود اما، حسی که در ما می آمیزد، غرور کاذب است، نه ترس، نه مرعوب شدن و نه حقارت و پس گرفتن حرفهای گذشته و نه زیر سوال بردن جنگ و هیچ دیگر از این دست، که فیلمهای این سالهای مدعیان دروغین، در پیاش بودند و کردند. «فرزند خاک» نه میخواهد به شکلی باسمهای و کاذب – همچون «به نام پدر»- به نسل به اصطلاح سوم چیزی یاد بدهد و محاکات حدیث نفسی برگزار کند و نه میخواهد به شکلی فرتوت و بی رمق و آنجایی – مثل «اتوبوس شب»- توی دهان بازیگر نوجوانش بگذارد که «چرا میکشیم؟!» و قس علیهذا. نه! نه خوشبختانه! «فرزند خاک» به دنبال خودِ خودیِ جنگی است که «درد»اش به فرموده پیرمان «نعمت» بود.
قطعا در ساحت معنویت و حقیقت، فیلم فرزند خاک، کاری ماندگار و جلوهای ملکوتی و از جنس همان ایمان و معنویت منتشر در جبهه های حق علیه باطل، خواهد بود و هست.
اتفاقا تمامی آن ظرایف و لطایف سینمایی در کشاکش این نرم افزار دردمندی به کمک آمده و از آب بیرون.بی هیچ تردیدی!
(ادامه دارد)
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰