راز کاهش تعهدات برجامی ایران چیست؟
به گزارش بوشهرنیوز، مسوولان سابق ایالات متحده آمریکا اعلام کردهاند، قرار بر این بوده که اگر جمهوری اسلامی ایران بر سر مسائل موشکی و فعالیتهای منطقهای بر سر میز مذاکره حاضر نشوند، آنها نیز از برجام خارج میشوند.
با انتشار این خبرها دو مسئله آشکار شد، اول آن که این ترامپ نبود که از برجام خارج شد بلکه این برنامهای از پیش تعیین شدهای بود که ترامپ ناچار به اجرای آن بود، دوم آنکه انعقاد برجام فقط با هدف تبلیغات و مقدمهای برای کشاندن ایران به میز مذاکره بوده است.
در هر صورت جمهوری اسلامی عقبنشینی نمیکند و دولت آمریکا به علت محقق نشدن هدفش از برجام ناچار به خروج از آن میشود تا بتواند فشار فزایندهای را بر ایران حاکم کند.
با خروج ایالات متحده از برجام، اینبار اروپائیان باید به صحنه بیایند و نقش خود را در حمایت از برجام بازی کنند، آنها باید به گونهای بازی کنند که ایران زمان بیشتری را به این توافق پایبند باشد.
زمانی بیشتر برای هزینه دادن جمهوری اسلامی و عدم دریافت فایده در ازای هزینهکردن. یعنی جمهوری اسلامی را در یک جادهای قرار دهند که دور زدن در آن ممنوع است، اما با همه این اوصاف همه به خوبی میدانستند که این فضا یک روزی متوقف خواهد شد و ایران به زودی از این جادهی یک طرفه، دور خواهد زد.
اینجا بود که هدف بازی اروپا معین شد، آنها باید ایران را تا جایی که میتوانند در این جاده نگه دارند، هر چه بیشتر بهتر.
مدتی است که بازی اروپاییها به پایان رسیده و ایران به آن چه همه منتظرش بودند جامه عمل پوشانده است، کاستن از تعهدات برجامی همان عمل منتظرانهای بود که ایران باید انجام میداد.
اجازه دهید در یک جمله بگوییم اینجا چه اتفاقی دارد میافتد، بازی به نفع چه کسی تاکنون جلو رفته است؟ اگر امروز ایران به طور کامل از برجام خارج شود، تقریبا به نقطهای حتی عقبتر از ۴ سال پیش بازگشته است. پس شاید جمهوری اسلامی باید هر چه سریعتر از بازی خارج شود، زیرا تا اینجا کلی هزینهی بیفایده روی دستش مانده است.
بنابراین جمهوری اسلامی با عبور دادن ذخایر اورانیوم غنی شده خود از سقف معینه در برجام یعنی ۳۰۰ کیلوگرم، خروج نرم و آهسته خود را کلید زد.
شصت روز قبل از آن نیز جمهوری اسلامی به کشورهای باقیمانده در برجام هشدار خود را داده بود. این هشدار و مجموعهای دیگر از اتفاقات بعدیش مانند سرنگونی پهباد متعلق به آمریکا باعث افزایش تنش میان ایران و آمریکا شد، تنشهای که گاهی بوی جنگ از آن بلند میشد.
آیا واقعاً عملکرد آمریکا در این تنشها هدفی برای آغاز یک جنگ است؟ قاطعانه باید گفت خیر. به نظر میرسد تمام این جنجالها صرفاً قطعاتی از پازل هستند که هر کشوری با نحوه بازی خود باید قطعات پازل را کامل کند.
اروپاییها دامی به نام اینستکس را بر سر راه ایران گذاشتهاند و آمریکا با قلدری، ناو هواپیمابر خود را بر سر راه دیگر، مقابل ایران گذاشته است، یعنی ایرانیها باید انتخاب کنند یا جنگ یا دره اینستکس که به معنی باقی ماندن ایران در برجام است.
باز هم بازی فقط با این هدف انجام میشود که وقت بیشتری را از ایران بگیرند. اما در اوج تنشها و لفاظی اروپاییها جمهوری اسلامی نه تنها ذخایر اورانیوم غنی شده خود را افزایش داد، بلکه اعلام کرد سطح غنی سازیش را از ۳٫۶۷ درصد عبور خواهد داد، این خبرها موج جدیدی از واکنشها را به دنبال داشت و تبادل تهدید و اعلام هشدارها را افزایش داد، به نظر میآید تمام این مسائل نشان دهنده پایان سریع برجام توسط ایران است.
تاکنون همینگونه بوده و از اینجا به بعد هم به همین صورت پیش خواهد رفت که آمریکا با ادامه جنجالها و حواله دادن تهدیدهای گوناگون میخواهد تبلیغات خود را ادامه دهد، وگرنه تهدید حمله نظامی به ایران جداً یک بلف است.
جنگ با جمهوری اسلامی آن هم در چنین جغرافیای مهمی به معنی به خطر انداختن منافع گسترده ایالات متحده در منطقه و لطمه شدید به اقتصاد جهانی است، ایران میتواند صادرات حدود ۴۰ درصد از نفت جهان را مختل کند و بخش اعظم از صادرات میعانات نفتی همچون گاز طبیعی را دچار مشکل کند و این یک فاجعه تمام عیار برای اقتصاد جهانی به شمار میرود.
به هیچ رو آمریکاییها توان تحمل خسارات وارد شده را ندارند و از طرف دیگر نیز سایر جامعه بینالملل، تاب ماجراجوییهای آمریکا را نخواهند داشت، ضرری برای کشورهای صنعتی که به هیچ وجه دنبال دردسر نیستند.
پس جنگی در کار نخواهد بود و اینستکسِ اروپایی نیز چارهساز نیست، ایران هم که رفتهرفته در حال خروج از برجام است. اینها یعنی باید بنشینیم و بازگشت ایران به چیزی عقبتر از سال ۹۴ را تماشا کنیم.
پس پایان بازی روشن شد، با توجه به این پایان پیشبینی شده، تمام عملکردهای آمریکا را صرفاً باید تبلیغات در نظر گرفت، زیرا حربهی دیگری در دستشان نخواهد بود. آنها هرچه در توانشان بود انجام دادند و از این پس دست به کارهایی خواهند زد که بیشتر جنبه تبلیغاتی بالایی داشته باشد اما در عمل بیفایده، دقیقاً چیزی مانند تحریم مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای!
انتهای پیام/
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰