نگاهی تحلیلی و نقادانه به آیین های عزاداری؛ نوگرایی طبیعی یا قلب مفاهیم و شعائر؟!
به گزارش بوشهرنیوز- چرا و چگونه ابتذال در آیین های عزاداری ما راه یافت؟
عزاداری یکی از سنتهای دیرین دینی و ملی ما به شمار می رود. عزاداری در مناسبتها و ادوار گونانگون، با اشکال و قالبهای مختلف و در هیئات و رسوم متنوع، از دیرباز در این سرزمین حضوری فراگیر و همه گیر و کهن داشته است.
حقیقت آن است که در گذشته های نه چندان دور مدیحه سرایان و مراثی خوانان ما تمام تلاش عالمانه و دقت عارفانه خود را مبذول می داشتند تا برترین و بهترین و نغزترین اشعار و مدایح را در منقبت و مصیبت بزرگان دین و به خصوص شهدا و اسرای واقعه کربلا برای مخاطبینشان عرضه کنند اما در این سالها شاهدیم که در بسیاری در مجالس و محافل دیگر رنگ و بویی از آن اصالت و زیبایی و شور و شکوه نیست.
اما در میان همه شعائر و ظواهر و قالبهایی که در آیین های عزاداری حسینی در طول سالها و دهه های اخیر شاهد بوده ایم گاه، نوعی افراط در سطحیت و شاید بشود گفت تغییر و قلب ظاهر و باطن و حتی انحراف رخ نموده است.
از نوع پوشش عزاداران جوان گرفته تا نوع حرکات وسکنات حین عزاداری تا مراودات و تعاملات فردی وجمعی و بالاخره مضامین اشعار و سبکها و آهنگها و… .
در این میان اما آنچه برای نگارنده بیشتر و عمیق تر مدنظر ومورد توجه بوده بحث اشعار و مراثی است.
باید گفت در این خصوص اتفاق قابل تأملی افتاده و متأسفانه در بسیاری از اوقات مضامین و محتوای اشعاری که مورد استفاده قرار می گیرد دیگر ان رنگ و بوی اصیل و عمیق و عارفانه را ندارد.
این در حالی است که این تجدد و تغییر ماهوی، به تغییر در ظاهر و سبک و شکل هم رسیده.
هم لحن ها به ابتذال گراییده و هم سبکها، سبک شده و هم محتواها خالی از آن غنا و سرشاری گذشته.
گاهی اوقات در محفل و مجلسی اشعاری را می شنوم که عمیقا متأثرم می کند نه ان جهت که یادآور مصیبت است بلکه از آن رو که اوج نازل بودن و سبک محقر و ابتذال کلام، دلم را به درد می آورد.
حقیقت آن است که در گذشته های نه چندان دور مدیحه سرایان و مراثی خوانان ما تمام تلاش عالمانه و دقت عارفانه خود را مبذول می داشتند تا برترین و بهترین و نغزترین اشعار و مدایح را در منقبت و مصیبت بزرگان دین و به خصوص شهدا و اسرای واقعه کربلا برای مخاطبینشان عرضه کنند اما در این سالها شاهدیم که در بسیاری در مجالس و محافل دیگر رنگ و بویی از آن اصالت و زیبایی و شور و شکوه نیست.
در روایات دینی و آموزه های ائمه اطهار بر سوز و شور مجال عزای حسینی تأکید شده است و بر اینکه این محافل باید مجلس شور و شعور توأمان باشد.
این مجالس می باید یادآور عظمت و معرفت و در عین حال گویا و جویای مصایبی باشد که بر اهل بیت رفته است.
به همین دلیل هم هست که از گذشته های دور، وعاظ و خطبا و مداحان همگی بر این نکته دقت وافر و سعی جدی داشتند که هر انچه می گویند اولا منطبق بر اسناد متقن و مبتنی بر مقاتل معتبر و منابع قابل اعتماد باشد و ثانیا واجد ارزش های ادبی و کلامی و هنری فاخر بوده و حسی در هم تنیده از شور و شعور و عقل و عشق را در مخاطب برانگیزاند.
اگر بنابر ذکر مثال و نمونه باشد، شاهد بسیار است. صدها و بلکه هزاران شاعر و شعر و مرثیه… که یکی از انها جناب عمان سامانی و دیوان عاشورایی برجسته و کم نظیر او در رثای اهل بیت عصمت و طهارت است.
در دیوان عمان سامانی می توان نغزترین و زیباترین تعابیر را در لفافه مهم ترین و والاترین معانی مکتبی و معارف توحیدی و ولایی مشاهده کرد.
براستی چه تعداد از مداحان امروزی و به خصوص نسل جوان این قشر، حتی نام عمان سامانی را شنیده و با اشعار او آشنایی دارند.
آری؛ آیین های عزاداری ما در طول سالهای اخیر دچار انحرافات و آسیب های جدی شده است و بر نخبگان دینی است که با دقت از اصالت و حقیقت این گوهر بی نظیر و گرانبها صیانت کنند که در غیر اینصورت ضربات جبران ناپذیری بر پیکره دین مبین وارد خواهد آمد. چنین مباد!
انتهای پیام/
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰