نگاهی به وضعیت و شرایط شبکه نمایش خانگی در ایران؛
نمایش خانگی؛ هزار راه نرفته و هزار کار نکرده!
به گزارش بوشهرنیوز؛ شبکه نمایش خانگی همیشه جزء رسانه های جذاب و پرطرفدار نمایشی در سراسر جهان بوده است.
این رسانه همیشه و با مدامت و استمرار و جذابیت، مخاطبینی قابل توجه چه به جهت کمی و چه به لحاظ کیفی داشته است.
بسیاری از مخاطبین سینما ترجیح می دهند فیلمها را در خانه و به همراه سایر اعضای خانواده ببینند و این خواسته به شکلی سهل الوصول در این رسانه نسبتا فراگیر و همگانی و در دسترس، تامین می شود و پاسخ می گیرد.
این موقعیت به دلایل مختلف پدید آمده و من حیث المجموع شرایط ممتازی را برای این قالب رسانه ای پدید آورده است.
تماشای فیلم در محیط امن خانه و در کنار اعضای خانواده شیرینی و طراوت اصی دارد که شاید هرگز در محیط دیگری همچن سینما به دلایل مختلف امکان پذیر نباشد که نیست.
علاوه بر این بسیاری از نخبگان و حتی سینماگران و هنرمندان و منتقدان نیز سعی می کنند فیلمها را با تهیه از شبکه نمایش خانگی در خانه ببینند تا سینما.
هر یک از این افراد البته شاید به دلیل خاصی چنین شیوه ای را انتخاب کرده باشند که در هر صورت تغییری در صورت مسئله یعنی کمک به هرچه فراگیرتر شدن رسانه شبکه نمایش خانگی ایجاد نمی کند و بر کیفی ترشدن مخاطبانش هم می افزاید.
واقعیت آن است که عرضه آثار سینمایی طی سال های اخیر در کشور ما پیش و بیش از باقی رسانهها و بویژه سالنهای نمایش فیلمها، در اختیار شبکه عرضه نمایش خانگی فیلمهای سینمایی بوده است که البته این واقعیت دلایل مختلفی دارد و عوامل متعددی دست به دست هم داده اند تا چنین فرصتی را برای این رسانه فراگیری و نسبتا گسترده که در دسترس اکثریت مردم است، قرار بگیرد.
عاملی که باعث رونق شبکه نمایش خانگی به لحاظ کثرت مخاطب و تقاضا برای دریافت فیلمها میشود در دسترس بودن و سهلالوصول بودن آن نسبت به سالنهای سینما و به صرفه بودن آن از جهت اقتصادی برای خانوادههاست.
یکی از دلایل عمده و اساسی چنین موقعیتی این است که بسیاری از مردم و به عبارت بهتر و دقیق تر اکثریت آنها پای خود را از سینما کنار کشیده و با آن قهر کرده اند و مدت هاست که دیگر به سینما نمیروند.
این کنارهگیری عمومی مردم نسبت به سینما ابداً محدود و مقید به یک قشر و طیف خاص نیست، بلکه همه اقشار و سطوح اجتماعی را در بر می گیرد؛ از نخبگان گرفته و خواص جامعه تا عموم مردم و آدم های عادی.
چندی پیش و بنابر آمار اعلام شده توسط ارگانهای رسمی یادآور شدیم که به طور متوسط در هر سئانس اکران فیلم ها در کشور تنها ۹ نفر در سینما حضور دارند؛ این آمار در عین حال که بشدت ناامیدکننده و مایوسگر است، گویای این حقیقت نیز هست که مردم پای خود را از سینما کنار کشیده اند و حتی اقشار عام و سطوح معمولی و زیر متوسط مردم هم دیگر اقناع نمیشوند که به تماشای فیلم های این روزهای سینما ایران بروند و تکرار و ملال و کلیشه کار را به جای رسانده که سینمای امروز ایران شاهد یک قهر عمومی از جانب مردم است.
در کشوری با بیش از ۷۰ میلیون نفر جمعیت که اکثریت آنها را جوانان تشکیل میدهند، فیلمها در بهترین حالت به طور متوسط ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر تماشاگر دارند و این میزان استقبال و حضور مردمی خود گویای بسیاری از حقایق و واقعیت ها در وضعیت سینمای امروز ایران است از هر منظری که به آن نگاه کنیم، از منظر هنر، از نگاه رسانه و یا از جهت صنعتی و بویژه این مورد آخر که بشدت با حضور و مشارکت مردم پیوند خورده و اساسا موجودیت چیزی به نام صنعت سینما صرفا با حضور مخاطب شکل میگیرد و لاغیر.
تردیدی نیست که این وضعیت سینمای ایران به جهت اکران سالنهای نمایش فیلم نقش موثری در موقعیت فراهم آمده برای شبکه نمایش خانگی دارد و باعث میشود اقبال مردم به این شبکه و تهیه فیلم ها در قالب لوح فشرده موقعیت مناسبی را به جهت دستیابی به مخاطب گسترده و صرفه اقتصادی و ایجاد ابعاد صنعتی قابل قبول در این قالب فراهم آورد.
علاوه بر این، نکته دیگری که باعث رونق شبکه نمایش خانگی به لحاظ کثرت مخاطب و تقاضا برای دریافت فیلم های می شود در دسترس بودن و سهل الوصول تر بودن آن نسبت به سالنهای سینما و به صرفه بودن آن از جهت اقتصادی برای خانواده هاست.
در حالی که بسیاری از سالن های سینمای ما از حداقل استانداردهای کیفی برخوردار نیستند و هزینههای زیادی را به لحاظ تهیه بلیط، تردد، ترافیک و سایر مسائل عمومی بر مخاطبان تحمیل میکنند، تهیه فیلم ها به صورت لوح فشرده و دیدن آنها به همراه خانواده در محیط خانه من حیث المجموع برای مردم قابل قبول تر و از هر جهت مقرون به صرفه است.
اما فارغ از این مسئله، شبکه نمایش خانگی در ایران به جهت سختافزاری و نحوه عرضه آثار بشدت عقب افتاده و می توان گفت ماقبل مدرنیته است، در حالی که در بسیاری از کشورها عرضه فیلم ها از ارائه به شکل DVD عبور کرده و محصولات جدیدتر و کیفی تر و از هر جهت بهتر و به صرفهتر به بازار آمده، اما در کشور ما هنوز که هنوز است فیلمها به صورت CD و با کیفیت نازل و به شکل غیر استانداردی به مخاطب عرضه می شود که به واقع میتوان گفت ادامه چنین وضعیتی فاجعه برانگیز است و باعث می شود مردم از دیدن فیلم ها به صورت استاندارد و با کیفیت خوب و متناسب با شان و شعورشان محروم بمانند.
اما همه اینها مربوط و معطوف به سختافزار کار است و باید دید نرمافزار و محتوای محصولات شبکه نمایش خانگی از چه وضعیتی برخوردار است و تا چه حد قابل دفاع.
آنچه در شبکه نمایش خارجی به مخاطب عرضه می شود در سه بخش قابل تقسیم بندی است:
دسته اول فیلمهای سینمایی تولید کشور که پس از مدتی به این شبکه می آید و دراختیار مردم قرار می گیرد.در این حوزه این شبکه صرفا قش یک واسطه را بازی می کند و دخل و تصرف چندانی در کار ندارد مگر شکل و شیوه ارئه محصول که می تواند حاوی یا فاقد کیفیت سخت افزاری مورد طلب مخاطب باشد که البته باید گفت در حال حاضر متاسفانه وضعیت چنین است و محصولات این شبکه در کیفیت بسیار نازلی حتی در مقایسه با کشورهای عقب افتاده همسایه مان عرضه می شود و بیننده فیلم را با بدترین کیفیت(یعنی vcd) می بیند.
دسته دوم فیلم های خارجی است که با اعمال ممیزی و البته با همان کیفیت معمول و معروف عرضه می شود.در این بخش یک مسئله مهم و اساسی وجود دارد و آن بحث سانسور فیلمهاست که باید دید آیا از یک منطق درست و شیوه قابل قبول پیروی می کند یا نه، تابع سلیقه هاست و قانون و قاعده خاصی ندارد.
تجربه نشان داده است در این مسئله نمی توان به یک بحث متعارف و با نتایج نسبتا مشخص دلخوش داشت بلکه همه چیز به تصمیم های مبتنی بر فهم و سلیقه تصمیم گیرندگان بستگی تام و تمام دارد.چه بسا گاهی شاهد باشیم که فیلمی با یک مبنا و تلقی و با هدف ترویج و تهییج یک مفهوم بسیار خطرناک فکری،منتشر شود و در همه خانه ها در کانون امن خانواده ها رسوخ و نفوذ یابد و هیچ کس هم نفهد یا برایش مهم نباشد و در عین حال فیلم دیگری که به لحاظ مفهوم و مضمون به مراتب از خطر کمتری برخوردار بوده اما به دلیل عدم انطباق بر سلیقه ظاهرگرای فلان شخص تصمیم گیرنده،دچار جرح و تعدیل های نابودکننده و به عبارت دیگر قلع و قمع شده است.
البته این مسئله صرفا محدود و معطوف به این حوزه نیست و بحث ممیزی و نحوه و شرایط و مبنای آن همیشه جزء مباحث چالش برانگیز و مناقشه آور بوده است که متاسفانه هیچ وقت هم به یک راهکار و رهیافت منطقی و قانونی قابل قبول، منجر نشده است و همیشه کمابیش در سیطره مشوه و مشوش سلیقه این و آن باقی مانده و دست و پا زده است.
اما دسته سوم از آثاری که در شبکه نمایش خانگی عرضه می شوند تولیداتی هستند که مستقیما و به طور خاص برای این رسانه تولید می شوند. از فیلم های بلند داستانی گرفته تا سریال ها و حتی اخیرا برنامه های ترکیبی.
محل بحث اصلی در زمینه نرم افزار و محتوای ارائه شده در این شبکه، معطوف و متمرکز بر همین حوزه است.
متاسفانه وجه غالب و اصلی و مسلط در این حوزه متعلق به فیلم های نازلی است که حتی از ابتدایی ترین و اولیه ترین اصول استاندارد های بصری و زیبایی شناسی تصویری بی بهره اند.
فیلم هایی که با کمترین توجه و دقت و ظرافت و به شیوه بسازو بندازی ساخته پرداخته می شوند و روانه بازار.
ابتذال و مولفه های بارز و مانوس و معمولش همچون لودگی و سخافت و سطحی زدگی و سنبل کاری و جعل و تقلب جزئ لاینفک این آثار است.
یک داستانک نیم بند بی ارزش با الصاق تعدادی تیپ تکراری و کلیشه ای در هم آمیزی با بداهه گویی ها و بداهه کاری های تعدادی بازیگر به اصطلاح طنز به همراه مقادیری شوخی های جنسی و تابوشکنی اخلاقی می شود مواد لازم برای این فیلم های سخیف که وظیفه اول و آخرشان قلقلک دادن سطحی ترین و پست ترین غرایض مخاطب است.
متاسفانه حجم انبوه و خیل عظیم این نوع فیلم ها، بازار شبکه نمایش خانگی را قبضه کرده و حتی با نیم نگاهی به پوستر این آثار مشعشع و شاهکار هم می توان به عمق فاجعه پی برد و پشت پرده را دید و از خجالت،سر را به زیر افکند!
این وضعیت در مقاسه با آن پتانسیل قابل توجه و فراگیری معتنابهی که این رسانه از آن برخوردار است گویای حقیقت تلخی است که در فضای غالب تولیدات عرضه شده در این شبکه ساری و جاری است.
فضایی که به مدد هنرمندان اصیل و فرهیخته و به همت مدیران دلسوز و آگاه و البته با یاری مردم فهیم و نجیب و هنرشناس ایران بایستی شکسته شود و طرحی دیگر رقم خورد.
برچسب ها :بوشهرنیوز ، تقد ، سینما ، شبکه نمایش خانگی ، فیلم سینمایی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰