کد خبر : 444
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۴
-

نقد و تحلیلی بر فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا

نقد و تحلیلی بر فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا
بوشهرنیوز: نقد و تحلیلی بر فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا (به بهانه انتشار نسخه نمایش خانگی فیلم) که در ادامه آمده است.؛

به گزارش بوشهرنیوز  نقد و تحلیلی بر فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا (به بهانه انتشار نسخه نمایش خانگی فیلم) که در ادامه آمده است:

وقت خوب مصائب!

همه مراتب و شمایل و نیات سازنده اثر گویا و جویای این نکته است که این فیلم در جهت رونمایی از «موقعیت داعش» و «محیط پیرامونی» اش و به خصوص «ربط و نسبت»ی است که ایران با این پدیده دهشتناک دارد، و قاعدتا تلاشش بر این مسیر استوار بوده که هم پرده از چهره واقعی داعش براندازد و هم «مناسبات» این جریان تروریستی و تکفیری را با منطقه، کشورها، و عقاید مذهبی مسلمانان و در نهایت، رویکردی که بناست با جهان انسانیت داشته باشد به تصویر بکشد. ضمن اینکه فیلم قاعدتا و بیش و پیش از هر چیز و مثل هر «فیلم سینمایی» دیگری باید به سوالات سینمایی پاسخ درخوری دهد و برای اقناع مخاطب و اینکه چه میزانسن درست و رویکرد هنرورزانه متناسبی را برای ساختن جهان داستانی و فرم روایی اش انتخاب کرده، جوابهای به اندازه و درستی داشته باشد.

 

«به وقت شام» قاعدتا عزم رسیدن به دو «امر» و تدارک حرکت به سمت دو «غایت» را داشته است که اگر به آن دو نایل شده باشد –حتی به صورت حداقلی- می تواند فیلم موفقی محسوب شود. حال باید ببینیم آن دو مقوله چیست و این فیلم تا چه توانسته به آن دو نزدیک شود و کسب توفیق کند.

اولا همه مراتب و شمایل و نیات سازنده اثر گویا و جویای این نکته است که این فیلم در جهت رونمایی از «موقعیت داعش» و «محیط پیرامونی» اش و به خصوص «ربط و نسبت»ی است که ایران با این پدیده دهشتناک دارد، و قاعدتا تلاشش بر این مسیر استوار بوده که هم پرده از چهره واقعی داعش براندازد و هم «مناسبات» این جریان تروریستی و تکفیری را با منطقه، کشورها، و عقاید مذهبی مسلمانان و در نهایت، رویکردی که بناست با جهان انسانیت داشته باشد به تصویر بکشد.

از ابتدا تا انتهای این فیلم هم چه در اشارات و کنایات و دیالوگها و نمادپردازی ها و چه در سایر عناصر صوتی و بصری اش می توانیم رد این رویکرد را بگیریم و برویم جلو!

ثانیا این فیلم قاعدتا و بیش و پیش از هر چیز و مثل هر «فیلم سینمایی» دیگری باید به سوالات سینمایی پاسخ درخوری دهد و برای اقناع مخاطب و اینکه چه میزانسن درست و رویکرد هنرورزانه متناسبی را برای ساختن جهان داستانی و فرم روایی اش انتخاب کرده، جوابهای به اندازه و درستی داشته باشد.

به عبارت دیگر فیلم «به وقت شام» هم در حوزه مضمون و فرامتن سینمایی اش و هم در ساختار بصری و رویکرد هنری اش باید بتواند نمره خوبی دریافت کند تا فیلم قابل دفاعی باشد.

نکته اول این است که فیلمساز تلاش کرده است در روایت خویش از موقعیت داعش جمیع جهات و مجموعه ای از زمینه ها و سابقه و عقبه آن را مورد توجه قرار دهد.

اینکه آبشخورهای اصلی داعش کجاست، چگونه از ظواهر و شعائر مذهبی سوء استفاده می کند، نگاهش به کشورهای منطقه چگونه بر مبنای کامجویی صرف و بهره گیری از مادیت و معنویت جهان اسلام شکل گرفته، ارتجاع فکری و رویکردهای ضد انسانی این گروه که تا وحشیانه ترین مراتب حیوانی بروز می کند، و البته روحیه دگم و خطرناک و قشری این جریان در مواجهه با دین، انسان و جهان در فیلم روایت می شود.

شاید از این جهت بتوان گفت فیلم بیش از اینکه ملی و ایرانی باشد، جهانی و بین المللی است. و توجهش به درک و دریافتی است که مخاطب جهانی می تواند از این تصویر نسبت به واقعیت و حقیقت داعش به دست آورد.

به خصوص از این جهت هم هست که فیلم در فرم و پرداختش- به خصوص در صحنه های اکشن- رویکردی شبه هالیوودی دارد و تا حدودی هم در لحظاتی موفق از آب درآمده است.

حاتمی کیا شاید برای دومین بار است که در یک اثر جهانی- بعد از فیلم قدیمی «خاکستر سبز» که بی تردید یکی از مهم ترین و ماندگارترین آثار اوست- با مخاطب جهانی و موضوعی بین المللی روبرو می شود.

و این مواجهه را با توجه و تمرکز بر روابط منتظم آدمها، کشورها، جنسیتها، مذاهب، تزاحم ها و در نهایت درام منتهی به «تراژدی انسانی» که البته منجر به «ایثار ایرانی» – حرکت انتحاری خلبان و «رهایی جهانی» – آزادی همه اسرای در قفس- می شود.

در واقع همه این مولفه ها و شاخصه ها در یک اتمسفر فراملی و در ساحتی بین المللی شکل می گیرد و یان چه بسا مهم ترین بخش از نرم افزار «به وقت شام» باشد.

البته اینکه این رویکرد دقیق و درست روایی و مضمونی چقدر توانسته با فرم انتخابی جور شود و به باورپذیری مخاطب- به خصوص از نوع مخاطب غیر ایرانی- منجر گردد جای تأمل جدی است.

تا اینجای بحث، نکته این است که حاتمی کیا زمین بازی را درست انتخاب کرده و مهره ها را درست و دقیق و بجا و به اندازه چیده و این نشان از درک و دریافت درست و به روز و تحقیق شده او از موقعیت موضوع اصلی- داعش- در جهان واقع دارد.

در واقع می توان گفت اتفاقا برگ برنده فیلم به وقت شام در تحقیقات میدانی، عقبه فکری و دقت و ممارستی است که در خصوص پشت صحنه داستان شکل گرفته و تصنیف شده است.

به خصوص اینکه مقوله حضور مستشاری و نظامی ایران در سوریه به شکل «جامع و مانع»ی در فیلم ظهور یافته و این بحث که به عنوان یکی از جدی ترین مسایل و پرسش های عمومی در جامعه ایرانی و جامعه جهانی مطرح می شود به دقت و درستی در این فیلم پاسخ گرفته است.

اما در وجه دوم باید گفت فیلم چه در حوزه فیلمنامه، چه شخصیت پردازی، چه تیپ سازی، چه حرکت دوربین و چه طراحی صحنه و سایر ادوات و ابزارها و عناصر هنری نتوانسته آنچنان که باید و شاید به توفیق برسد.

از داستانک های دم دستی و سرهم بندی شده ای مثل زن در حال زایمان و خانواده دور از دسترس و جدل مبهم و مهمل پدر و پسری که اصلا معلوم نیست سر چه چیزی دارند با هم بحث می کنند – و این نه فقط مال این فیلم و بلکه در بسیاری از آثار حاتمی کیا از «موج مرده» گرفته تا «به نام پدر» امتداد دارد و در هر کدام از این فیلمها، ابهام و ایهام این دیالوگ درنیامده‌ی زمختِ بی حس، استمرار دارد- گرفته تا ایرادهای فاحش فیلمنامه ای مثل ماجرای خلبان جوان که معلوم نیست چرا دست به خودکشی می زند و خودش را از هواپیما پرت نمی کند بیرون؟!- برای اینکه با کشته شدنش تم تراژدی داستان را غلیظ کند؟!-

و موارد دیگر که همگی گویای فیلمنامه ابتر و سبک این فیلم خام است.

نکته دیگری که باید به جهت فرم سینمایی بدان اشاره کرد جعل رویکرد هالیوودی در حرکت دوربین ها و تجهیزات و ادوات جنگی در خیلی از سکانس های فیلم است که گویی تنها کارکردش یادآوری امثال «مدمکس» منتها در ورسیونی نازل و ضعیف ایرانیزه اش است و اینکه به همه تذکر دهد برداشت نادرست از عینیت هالیوودی بی توجه به جنبه های دیگر و زمینه ها و عقبه طولانی و منتظم آن نوع ساختار، ممکن است چه نتایج بالعکس و حتی مضحکی به همراه داشته باشد!

فیلم به وقت شام البته اثری شیک و پرخرج و در لحظاتی هم خیره کننده است چرا که همانطور که بدیهی می نماید هزینه های گزافی برایش متقبل شده اند اما آیا این نوع ساخت و ساز در مسیر و مبتنی بر فضای سینمای ایران است؟

یک بحث جدی و مفصل در ان حوزه مقوله «بیگ پروداکشن» است و اینکه آیا مشکل سینمای ایران با بیگ پروداکشن حل می شود؟

مشکلاتی مثل نداشتن فیلمنامه دقیق و متناسب، عدم شخصیت پردازی، تیپ های زمخت و از آب درنیامده آدمها، حفره های روایی و ایرادهای دیگر که بعید است با پول خرج کردن و رنگ و لعاب هالیوودی دادن به صحنه ها و البته موسیقی پرحجم و در نهایت کاتالیزور مدعیات «ارزشی» بتوان بر آنها فایق آمد!

حاتمی کیا حتی در این اثرش هم به همان فرمول بارها تکرار شده اش در طی دهه های قبل! یعنی جدل ساختگی میان آدمهای ساختگی؛ که منتها در «مهاجر»ش تا حدی جواب داده و باورپذیر است و در «از کرخه تا راین» اش حتی در مونولوگ «سعید» هم جواب می دهد اما در فیلمهای دیگرش به خصوص در این آخرین اثر، بیشتر در سطح آکسسوار اضافی و توی ذوق زننده‌ی صحنه عمل می کند و باقی می ماند!

البته ناگفته نماند فیلم در عین شخصیت های باسمه ای و زمخت و باورناپذیرش که به خصوص به مدد بازی بد هادی حجازی فر به ضعف و فرود مضاعفی رسیده، یک نیمچه شخصیت خوب و به یادماندنی هم دارد که تنها در لحظاتی اندک در فرودگاه متروکه، با بازی خوب بازیگر لبنانی به چشم می آید: نظامی عرب زبان با آن بازیِ به اندازه و کوتاه!

غیر از این می توان به سار بازی ها به خصوص نقش همسر در حال زایمان و مادر و… به عنوان آکسسوار تکراری و اضافی صحنه اشاره کرد!

فیلم، ریتم نامتوازنی دارد؛ افتتاحیه خیره کننده، میانه‌ی گسسته وکند و در نهایت، پایان بندی غلط چه از جهت درام و روایت و چه داستان و روابط علی و معلولی.

اما در این میان بیشترین مشکل شخصیتی در تیپیکال «زن خلبان داعشی» است که از یک «خواننده متال» عریان به «بانوی پوشیه زده» داعشی نقل مکان کرده و در یک اتفاق عجیب و پست مدرن با پخش زنده عملیات تروریستی اش با «لپ تاپ» به جهانیان! و در همان حین، کلنجار با خودش، با همکارانش، با خلبان ایرانی، و در نهایت با خدا و هستی! یک تصویر غریب و تأمل برانگیز از آدمی که نه در بستر این درام بلکه در بستر واقعیت و در بستر تلکنولوژی به روز شده‌ی امروزی هم نتیجه نمی دهد و باورپذیر نیست!

و همه اینها یعنی ما با یک فیلمنامه پرایراد، غیر دقیق، سنبل شده‌ی بی وجه و غلط روبروییم که گویی خیال کارگردان راحت بوده که همه این ضعفها و نقص های عجیب را می تواند با بیگ پروداکشن و متریال و صحنه پردازی خیره کننده و موسیقی پرحجم و مدعیات دیگر پر کند. پر کرده؟!

این فیلم را با این میزان از دقت و «عظمت»اش مقایسه کنید با مثلا «مهاجر» و یا «دیده بان»و یا حتی «وصل نیکان» که در فیلمهای حاتمی کیا نمونه موفق و برجسته ای محسوب نمی شود ولی در برابر «به وقت شام» می تواند شاهکار محسوب شود!

اما درباره نکته اول:

نکته این بود که همه مراتب و شمایل و نیات سازنده اثر گویا و جویای این نکته است که این فیلم در جهت رونمایی از «موقعیت داعش» و «محیط پیرامونی» اش و به خصوص «ربط و نسبت»ی است که ایران با این پدیده دهشتناک دارد، و قاعدتا تلاشش بر این مسیر استوار بوده که هم پرده از چهره واقعی داعش براندازد و هم «مناسبات» این جریان تروریستی و تکفیری را با منطقه، کشورها، و عقاید مذهبی مسلمانان و در نهایت، رویکردی که بناست با جهان انسانیت داشته باشد به تصویر بکشد.

برای پاسخ به این سوال هم باید به سراغ واقعیتهای منطقه ای و هم به سراغ مخاطب- و جهانی؟- فیلم رفت و بازخوردهایش را به سنجه گذاشت.

که این البته وظیفه و مجال این نقد و تحلیل نیست اما می توان در این خصوص به ذکر یک نکته مهم و خطیر بسنده کرد:

هیچ پروپاگاندایی نمی تواند با سفارش صرف و حتی حمل هزینه و خلق بیگ پروداگشن، به توفیق اصلی یعنی جلب نظر مخاطب و تأثیرگزاری بر ذهن و دل او برسد.

باید دانست که بیش و پیش از همه اینها، رسیدن به «فرم» لازم است و البته تشخیص و تشخص آن «کل یکپارچه» و «سیستم واحد» که فیلم و فرم بر مبنای آن شکل می گیرد.

به قول عقلا تعرف الاشیا باضدادها! برای تقریب به ذهن می توان مثالی سینمایی زد و مخاطب را به تدقیق در مسیر و چگونگی موفقیت یک اثر بزرگ که اتفاقا پروپاگاندایی بی نظیر و ماندگار در همه تاریخ سینما شد رهنمون شد: «فهرست شیندلر»!

فهرست شیندلر چگونه موفق شد با آن قدرت و عظمت و برجستگی و استحکام، تبلیغات درست یا غلط هولوکاستی خود را برای همیشه تاریخ در ذهن همه مخاطبان علاقمند سینما ماندگار و تأثیرگزار کند؟

پاسخ به این سوال بی تردید برای همه می تواند مفید و راهگشا باشد و برای ابراهیم حاتمی کیا از همه بیشتر!

در نهایت باید گفت در باب وجوه «ساخت» و «ساختار»ی و نیز برخی نکات فرامتنی و محتوایی و حاشیه ای فیلم به وقت شام و کارگردانش، مسایل مهم دیگری هم در ذهن و قلم نگارنده بود که بعید است هنوز مجال و وسعت سینه و ظرفیت تحملش برای فضای رسانه ای و البته شخص ایشان به عنوان یکی از مخاطبان اصلی این نقد و تحلیل- در کنار مردم- به وجود آمده باشد و بنابراین باید بگذاشت برای شاید وقتی دیگر…!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

آخرین اخبار

ایران و جهان